کد خبر: ۹۳۷۱
۱۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰

حال خوب زوج توان‌یاب در بازارچه مشاغل خانگی

در یک بازارچه در چهارراه مخابرات قاسم‌آباد، پشت میز یکی از غرفه‌ها یک زوج نشسته‌اند که دلیل شکل‌گرفتن کار‌های هنری زیبا و حال خوب برای مشتریانشان هستند.

در گشت‌وگذارهایمان در کوچه‌ها و خیابان‌های منطقه کشفشان می‌کنیم. در یک بازارچه در چهارراه مخابرات قاسم‌آباد، پشت میز یکی از غرفه‌ها یک زوج نشسته‌اند که دلیل شکل‌گرفتن کار‌های هنری زیبا و حال خوب برای مشتریانشان هستند.

ریحانه و محمد‌جواد، زیبایی و آرامش زندگی را طور دیگری برای شهروندانی که از مقابل غرفه‌شان عبور می‌کنند ترسیم می‌کنند.


خوشبختی همین حال خوب است

در چهارراه مخابرات معمولا همیشه بازارچه‌های محلی برپاست. عبورم از مقابل غرفه این زوج معلول با سلامی گرم و مهربان عجین می‌شود. به سمت صدا برمی‌گردم و سلام می‌کنم. ریحانه پاسبان در ادامه سلامش با لبخندی می‌گوید: از کار‌های هنری ما هم دیدن کنید. سمت غرفه می‌روم و خدا قوت می‌گویم.

محمدجواد شریفی، همسر ریحانه که او هم معلول است، اشاره به هنر‌های دست‌دوز و بافتنی و گل سر‌هایی می‌کند که خانمش آنها را درست کرده است و می‌گوید: همه اینها هنر دست ریحانه خانم است و من هم به او در فروش و حسابداری کمک می‌کنم. 

ریحانه لبخندی از سر محبت به روی همسرش می‌زند و همان‌طورکه مشغول است تا یک سازه کاموایی خلق کند، می‌گوید: خدا خیرشان دهد مسئولان مرکز نیکوکاری توان‌یابان در بولوار وکیل‌آباد را. چندسال پیش، این هنر را آنجا یاد گرفته‌ام و با همین هنر، چرخ زندگی‌مان خدا را شکر می‌چرخد. در محله‌های بسیاری از شهر بازارچه داشته‌ایم که به واسطه تعامل خوب با مردم برای ما جور می‌شود. شاید درآمدمان زیاد نباشد ولی من و محمد یاد گرفته‌ایم با همین درآمد کم هم شاد باشیم.

بعد هم شوهرش درحالی‌که کار‌های هنری ریحانه‌خانم را روی میز مرتب می‌کند، می‌گوید: من و ریحانه از وقتی با هم عهد بستیم، همه‌جا همراه همیم. یاد گرفته‌ایم نیازهایمان را کم کنیم. برای همین هم این درآمد برای ما بسیار برکت دارد. من و همسرم با همین قناعت‌کردن خنده و شادی را در زندگی‌مان حفظ کرده‌ایم. مگر خوشبختی چیست؟ همین حال خوب است دیگر. 

 

زندگی را با هم می‌چرخانیم

ریحانه همین‌طور که رج‌به‌رج تاروپود کاموا را به هم می‌بافد، می‌گوید: خیلی‌ها که ما را در این بازارچه‌ها شناخته‌اند، می‌گویند انرژی‌تان مثبت است. چون من و محمد همیشه سعی می‌کنیم به دیگران لبخند بزنیم و با همه گرم بگیریم تا لااقل آدم‌ها همان زمان‌هایی که با ما مواجه می‌شوند حس و حال خوبی داشته باشند. 

محمدجواد شریفی می‌گوید: خانمم چندسالی است که در خانه دائم درحال بافتن و دوختن است؛ اسکاچ، گیره و کش و دستگیره و سرویس آشپزخانه، همه را بلد است و من به او افتخار می‌کنم. همسرم برای پیشرفت زندگی‌مان بسیار به من کمک می‌کند و من هم در فروشندگی و حسابداری و در کار خانه کمک‌دستش هستم. زندگی را با هم می‌چرخانیم و بازوی همیم. 

* این گزارش چهارشنبه ۱۶ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۲ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44